مژگان واشانی (mojgan.80.2014@gmail.com)
تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1394/2/17
انجمن ادبی شاعران همسرا
بیوگرافی
خداوندا تويي مفتاح هربند تويي ياري كن هرجان دربند تويي فريادرس دراين خرابي تويي هرتشنه اي خداوندا تويي مفتاح هربند تويي ياري كن هرجان دربند تويي فريادرس دراين خرابي تويي هرتشنه اي راجوي آبي به وقت تنگي ام روزي رساني مرارحمي بكن تا ميتواني بحق صحبت ديرينه ي دوست بحق آتش درسينه دوست به اشك ديده هردردمندي به ياري خواهي هرمستمندي به شب بيداري شب زنده داران به يارب يارب دل بيقراران به آن صبحي كه درپشت سياهيست بدان شامي كاسيردست ماهيست به آن عشقي كه دردل نغمه خواند به آن رازي كه سربسته به آن شعله كه لرزدازنسيمي بدان آتش كه سرزددرحريمي به قرآن كو كتاب آسمانيست درآن هرنكته ازگنجي نهانيست به مجنون ودل بي غمگسارش به ليلي گفتن ودل بيقرارش به گريه گريه هاي هرغريبي به يارب خواندن هربي نصيبي بحق يوسف درچاه مانده بحق ديده يدرراه مانده بياوقسمتم كن ديدن دوست كه هم شادي من هم محنتم اوست بديدارش مراخشنود گردان مراهم صحبت مقصود گردان... آبي به وقت تنگي ام روزي رساني مرارحمي بكن تا ميتواني بحق صحبت ديرينه ي دوست بحق آتش درسينه دوست به اشك ديده هردردمندي به ياري خواهي هرمستمندي به شب بيداري شب زنده داران به يارب يارب دل بيقراران به آن صبحي كه درپشت سياهيست بدان شامي كاسيردست ماهيست به آن عشقي كه دردل نغمه خواند به آن رازي كه سربسته به آن شعله كه لرزدازنسيمي بدان آتش كه سرزددرحريمي به قرآن كو كتاب آسمانيست درآن هرنكته ازگنجي نهانيست به مجنون ودل بي غمگسارش به ليلي گفتن ودل بيقرارش به گريه گريه هاي هرغريبي به يارب خواندن هربي نصيبي بحق يوسف درچاه مانده بحق ديده يدرراه مانده بياوقسمتم كن ديدن دوست كه هم شادي من هم محنتم اوست بديدارش مراخشنود گردان مراهم صحبت مقصود گردان...
بیوگرافی
خداوندا تويي مفتاح هربند تويي ياري كن هرجان دربند تويي فريادرس دراين خرابي تويي هرتشنه اي خداوندا تويي مفتاح هربند تويي ياري كن هرجان دربند تويي فريادرس دراين خرابي تويي هرتشنه اي راجوي آبي به وقت تنگي ام روزي رساني مرارحمي بكن تا ميتواني بحق صحبت ديرينه ي دوست بحق آتش درسينه دوست به اشك ديده هردردمندي به ياري خواهي هرمستمندي به شب بيداري شب زنده داران به يارب يارب دل بيقراران به آن صبحي كه درپشت سياهيست بدان شامي كاسيردست ماهيست به آن عشقي كه دردل نغمه خواند به آن رازي كه سربسته به آن شعله كه لرزدازنسيمي بدان آتش كه سرزددرحريمي به قرآن كو كتاب آسمانيست درآن هرنكته ازگنجي نهانيست به مجنون ودل بي غمگسارش به ليلي گفتن ودل بيقرارش به گريه گريه هاي هرغريبي به يارب خواندن هربي نصيبي بحق يوسف درچاه مانده بحق ديده يدرراه مانده بياوقسمتم كن ديدن دوست كه هم شادي من هم محنتم اوست بديدارش مراخشنود گردان مراهم صحبت مقصود گردان... آبي به وقت تنگي ام روزي رساني مرارحمي بكن تا ميتواني بحق صحبت ديرينه ي دوست بحق آتش درسينه دوست به اشك ديده هردردمندي به ياري خواهي هرمستمندي به شب بيداري شب زنده داران به يارب يارب دل بيقراران به آن صبحي كه درپشت سياهيست بدان شامي كاسيردست ماهيست به آن عشقي كه دردل نغمه خواند به آن رازي كه سربسته به آن شعله كه لرزدازنسيمي بدان آتش كه سرزددرحريمي به قرآن كو كتاب آسمانيست درآن هرنكته ازگنجي نهانيست به مجنون ودل بي غمگسارش به ليلي گفتن ودل بيقرارش به گريه گريه هاي هرغريبي به يارب خواندن هربي نصيبي بحق يوسف درچاه مانده بحق ديده يدرراه مانده بياوقسمتم كن ديدن دوست كه هم شادي من هم محنتم اوست بديدارش مراخشنود گردان مراهم صحبت مقصود گردان...
کد مطلب | عنوان | تعداد بازدید | تعداد علاقه مندی |
---|
کد مطلب | عنوان | تعداد بازدید | تعداد علاقه مندی |
---|
عنوان | متن نظر | تاریخ درج نظر | تعداد بازدید |
---|
ردیف | نام دفتر | تعداد آثار | مدیریت |
---|
ردیف | کد اثر | عنوان اثر | تاریخ انتشار | مدیریت |
---|
ردیف | نام دفتر | تعداد آثار | مدیریت |
---|
ردیف | کد اثر | عنوان اثر | تاریخ انتشار | مدیریت |
---|
درباره ما
هم سرایی(اقتراح) نوعی سخن منظوم ِ مبتنی برمشارکتِ ذوق ها وقریحه ها حولِ یک اندیشه یا خیال شاعرانه است که ازسوی یک تن پیشنهادمی شود وبه فعالیتِ خلّاقانه ی جمعی می انجامد.به سخنی دیگر،این شیوه سخن، سُرایشی جمعی وهم خیالیِ گروهی با درونمایه ومضمونی یگانه است.