دفتر : قصیده گل یاس
تاریخ ایجاد : 24/9/1399 - 11:34
فتنه و آشوب !...
💐فتنه و آشوب💐
اُف به چنین بنده ی نادان تو
بار ِ خدایا که چه ها می کند
حیثیتش را بنهد زیر پا
فتنه و آشوب به پا می کند
تیغه نهد در جلو ِ کار خود
هرغلتی را به خفا می کند
از سر ِجهلش به تقاضای نفس
چوب به چشمان عمی می کند
با عمل زشت و وقیحانه اش
خون به دل خلق خدا می کند
خون بچکد ازلبه ی خنجرش
سر ز تن خلق جدا می کند
خبره و رندانه دل عرصه ها
شعبده بازیّ و سیا می کند
جلب رضامندی نفس لئیم
از پی هم کار خطا می کند
سر بستاند ز تن ِ این و آن
بین در و دشت رها می کند
می درد و می برد و می خورد
کی ز خدا شرم و حیا می کند
اُف به چنین آدم حیوان صفت
این همه آزار و جفا می کند
تا که به مقصود رسد هر کجا
هی دغل وحیله به پا می کند
از ره ِ مکّاره ی و دوز و کلک
در دل ِ هر جامعه جا می کند
جاهل اگر منشاء ظلم است وجور
عالم و آگاه چرا می کند؟
هرعملی سر زند از او ولی
عام ازین کار کجا می کند ؟
آتش جنگش که شود شعله ور
قامت هر راست دو تا می کند
ازجَدَلش راه فتد جوی خون
زهر به کام ِ ضعفاء می کند
مادر هر حیله ز اعمال ِ وی
نزد خدا شرم و حیا می کند
پند و ملامت نپذیرد ز کس
از سخن ِ راست ابا می کند
گرچه فراوان شده صحبت خدا
آنکه لئیم است جزا می کند
بار ِ خدایا بگذر از #صدف
شکوه اگر زاهل وغا می کند
بهر ِ به راه آمدن ِ گمرهان
پشت درت باز دعا می کند
🖊:رضاعلی بهرامی رشید
@rezaalibahrami