دفتر : سَحر باران
تاریخ ایجاد : 18/9/1399 - 19:47
حسرت
حسرت
به اندام لطیف تو ، نگاه دیگری خواهم
من از چشمان پر نورت ، پگاه دیگری خواهم
تو زیبا دلبر جانی ، در این ویرانه مهمانی
برای قلب ویرانم ، من آه دیگری خواهم
سیاست پیشه گردان و ، قناعت کن به لبخوانی
حجاب از چهره ات بر کن ، گناه دیگری خواهم
لبانت غنچه ی افیون ، به مژگانت همه خنجر
برای فتح چشمانت ، سپاه دیگری خواهم
مثال بوته ی خاری ، به قلبم ریشه ها داری
برای عهد و پیمانت ، گواه دیگری خواهم
اسیر چشم شهلای ، زلیخایی ترین مردم
اگر فرزند کنعانم ، که چاه دیگری خواهم
به زیر دست بی مهرات ، "غریب"ی زار و مدهوشم
زنی بر سینه دست رد ، پناه دیگری خواهم
بیا با من مدارا کن ، بهای بوسه ات بستان
گشاد است بر سرم باید ، کلاه دیگری خواهم
خدای عشق و احساسی ، به احساسم تو وسواسی
نخواهم وصل خناسی ، که راه دیگری خواهم
حسین اسکندری"غریب"
99/09/11