بیوگرافی

"زندگينامه" مهدي سيّدحسيني فرزند سيّد عبداللّه در سال 1344 درخانواده اي كشاورز و مذهبي در روستاي كفسانِ خمين از توابع استان مركزي متولّد و تحصيلات ابتدايي خود را در روستا و دوران راهنمايي را در مدرسه ي دكتر مفتّح خمين و دهخداي رباط كفسان و دوران دبيرستان را در مدرسه ي ايثارگران روح ا... و شبانه گذرانده است . ايشان با توجه به علاقه ي زيادش به روحانيت در سال 1360 خواسته در مدارس علميه ي قم ادامه تحصيل دهد. امّا از آنجايي كه قدّش بسيار كوتاه بوده صلاحيتش مورد تأييد فضلاي قم قرار نگرفته وموفق به ثبت نام نگشته است. بنابر اين با نواختن شيپور جنگ مي رود تا عقده اش را سر دشمن بعثي خالي نمايد. پس از به شهادت رسيدن عموي بزرگوارش "سيف ا... سيّدحسيني" (در سن 17 سالگي)با هزار خواهش و تمنّا از طريق بسيج بصورت داوطلبانه عازم منطقه ي عملياتي گيلانغرب گرديده و پس از نوش جان كردن شربت شهادت وموثر واقع نشدن آن عازم بيمارستان مي گردد.تا اينكه پس از پايان دوره ي درمان از سال 63 13 تا اواخر سال 1380توفيق خدمتگزاري به خاندان معظّم شاهد و ايثارگر را پيدا مي كند. در سال 87 13 يعني پس از 6 سال دوري از قلم و كاغذ،در حالي كه رنج عاشقي آزارش مي دهد زماني كه گوشي اش را به شارژ زده صداي پاي قلم سبزش را در قلبش مي شنود كه به ديدارش مي آيد و چنان در آغوشش مي گيرد و مي فشارد كه از شدّت درد ،سرش تير مي كشد و به كلّي عاشقي را فراموش ميكند و مي خواهد بيانگر احساساتي باشد كه در سينه هاي پاك افراد نهفته است. سپس بدون هيچ پيش زمينه اي به شعرگرايش مي يابد و در اكثر قالب هاي شعري طبع آزمايي مي نمايد و در سال 92 13 با اصرار "استاد كاويان"اولين مجموعه شعري خود را با عنوان "شهيد عشق " در زمينه ي دوبيتي و رباعي هاي پايداري ، عاشقانه و طنز به چاپ رسانده و در سال 1396 موفق به اخذ تنديس لاله زرّين و لوح معادل كارشناسي ارشد در زمينه شعر و رباعي طنز از طرف موسسه پرديس بين الملل توسعه علوم فارابي(اتحاديه اروپا) با همكاري موسسه مشاوره اي نور گستر گلها در سومين اجلاس جهاني شاعران همسرا مي گردد ."خدايش بيامرزد" ."خدايش بيامرزد"