بیوگرافی
دل من محكمه ايست كه به من ميگويد : همه را دوست بدار ! به همه خوبي كن ، و اگر بد ديدي .... دل به درياي محبت بزن و بخشش كن دارم فكر مي كنم چه مي توانم از خودم بگويم..از من... اين\" من \" هنوز مبهوت روزگار گذراييست كه ندانسته از كجا شروع شده و به كجا ختم مي شود! اين \"من \"گاهي آنقدر شاد مي شود كه تمام دنيا را با مهرباني با عشق نگاه مي كند و گاهي آنقدر تلخ مي شود در خود فرو مي رود كه دنيا را نمي بيند.. اين \"من \"مي گردد خود را پيدا كند..بشناسد..باور كند..هنوز هم مي گردد..شايد اگر عمري هزار ساله برايش رقم بزنند بداند كه كيست..چيست..اما نه بازهم كم است ..شناختن اين من سخت است..سخت!! - من آن گلبرگ مغرورم كه مي ميرم ز بي آبي ولي با منت و خواري پي شبنم نمي گردم. من آن خاكم به زير پا ولي مغرور مغرورم به تاريكي منم تاريك ولي پر نور پر نورم اگه گلبرگ بي آبم به شبنم رو نميارم اگه تشنه تو خورشيدم به سايه تن نمي كارم من اون دردم كه هر جايي پي مرهم نمي گرده چه غم دارم اگر دنيا به كام من نمي چرخه من اون عشقم كه با هركس سر سفره نمي شينه من اون شوقم كه اشكامو به جز محرم نمي بينه اگه من ساقه ي خشكم به دريا دل نمي بندم اگه بارون پربارم به صحرا دل نمي بندم
بیوگرافی
دل من محكمه ايست كه به من ميگويد : همه را دوست بدار ! به همه خوبي كن ، و اگر بد ديدي .... دل به درياي محبت بزن و بخشش كن دارم فكر مي كنم چه مي توانم از خودم بگويم..از من... اين\" من \" هنوز مبهوت روزگار گذراييست كه ندانسته از كجا شروع شده و به كجا ختم مي شود! اين \"من \"گاهي آنقدر شاد مي شود كه تمام دنيا را با مهرباني با عشق نگاه مي كند و گاهي آنقدر تلخ مي شود در خود فرو مي رود كه دنيا را نمي بيند.. اين \"من \"مي گردد خود را پيدا كند..بشناسد..باور كند..هنوز هم مي گردد..شايد اگر عمري هزار ساله برايش رقم بزنند بداند كه كيست..چيست..اما نه بازهم كم است ..شناختن اين من سخت است..سخت!! - من آن گلبرگ مغرورم كه مي ميرم ز بي آبي ولي با منت و خواري پي شبنم نمي گردم. من آن خاكم به زير پا ولي مغرور مغرورم به تاريكي منم تاريك ولي پر نور پر نورم اگه گلبرگ بي آبم به شبنم رو نميارم اگه تشنه تو خورشيدم به سايه تن نمي كارم من اون دردم كه هر جايي پي مرهم نمي گرده چه غم دارم اگر دنيا به كام من نمي چرخه من اون عشقم كه با هركس سر سفره نمي شينه من اون شوقم كه اشكامو به جز محرم نمي بينه اگه من ساقه ي خشكم به دريا دل نمي بندم اگه بارون پربارم به صحرا دل نمي بندم
کد مطلب | عنوان | تعداد بازدید | تعداد علاقه مندی |
---|
کد مطلب | عنوان | تعداد بازدید | تعداد علاقه مندی |
---|
عنوان | متن نظر | تاریخ درج نظر | تعداد بازدید |
---|
ردیف | نام دفتر | تعداد آثار | مدیریت |
---|
ردیف | کد اثر | عنوان اثر | تاریخ انتشار | مدیریت |
---|
ردیف | نام دفتر | تعداد آثار | مدیریت |
---|
ردیف | کد اثر | عنوان اثر | تاریخ انتشار | مدیریت |
---|
درباره ما
هم سرایی(اقتراح) نوعی سخن منظوم ِ مبتنی برمشارکتِ ذوق ها وقریحه ها حولِ یک اندیشه یا خیال شاعرانه است که ازسوی یک تن پیشنهادمی شود وبه فعالیتِ خلّاقانه ی جمعی می انجامد.به سخنی دیگر،این شیوه سخن، سُرایشی جمعی وهم خیالیِ گروهی با درونمایه ومضمونی یگانه است.