دفتر : نثر مطالب ادبی
تاریخ ایجاد : 17/8/1398 - 9:15
سخن پاییز
سخن پاییز
شاعران عزیز،
اخمتان را ازمن برگیرید،
چین های ابرو را هم از هم بگشایید ،
گروهی از دوستان در باغم میهمان بودند
فراش باغ را گفتم ،
فرش های طلایی رنگ در مسیر اقدام مبارک میهمانها فرش نماید.
و به محض ورودشان به باغ، برگهای خشک، و طلایی
موسیقی جاودانی خود را عاشقانه بنوازند،
یکی از میهمانها میگفت من خودِ پاییز را زیر پایم لمس می کنم ،
سپس به خورشید سفارش کردم ،
تابشت را بر میهمانهایم کمتر کن،
چون آنها چند روز پیش از شدّت گرمای شهریور ماه هم به ستوه آمده بودند،
سفره ای سفید رنگ از انارهای آبدار و رسیده ئ سرخ و سفید باغ را هم برایشان مهیّا کردیم .
وبه آنها توصیه کردیم مهندسی دانه های انار و انواع انار را مطالعه بیشتری بفرمایید. ( 530 نوع )
و آنها را به رسیدن ، میوه های خوش آب ورنگ ترِی تا چند صباحی دیگر دلگرم و شاد نمودیم ،
و از همه مهم تر شوق دیدن وبرخورداری از بهترین نعمات پروردگار را،
به آنها نوید و بشارت دادیم.
که "شوق دیدار یار به از دیدن یار است "
بشارت دادیم اندک زمانی نخواهد گذشت تا
باران رحمت، که همه به آن محتاجند.
از دستان پر مهر خداوند فرو ریزد ،
و آخرین سخنی که با ایشان داشتم،
اینکه " و خداوند دو بهار آفرید "
شما خود نام یکی را پاییز گذاشتید.
آذر 97 پرویز بابادی